Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-03@19:40:31 GMT

کدخوانی از موش و گربه بازی‌های «اسنودن»

تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۸۰۶۵

کدخوانی از موش و گربه بازی‌های «اسنودن»

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، «ادوارد جوزف اسنودن» کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا با افشاگری‌های معروف خود در خصوص جاسوسی‌های دولت آمریکا، به تیتر یک رسانه‌های بین المللی آمد و در سال ۲۰۱۳ شهرتی جهانی پیدا کرد.

اسنودن حالا با نوشتن دو توئیت آن هم به زبان فارسی در صفحه شخصی توئیتر خود، جنجالی بزرگ در بین کاربران ایرانی به راه انداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در ابتدا در توئیتی به ضرب المثل معروف ایرانی ها اشاره کرد و نوشت: « دیوار موش داره و موش هم گوش داره » توئیتی مبهم و گنگ که پس از ساعاتی با یک توئیت دیگر همراه شد:« من فقط می گویم دلیلی وجود دارد که گربه ها محبوب هستند.»  توئیتی که به جای حل ابهام توئیت نخست، آن را گنگ تر و مبهم تر کرد و همین موضوع کافی بود که بسیاری از کاربران و حتی تحلیلگران ایرانی شروع به کدخوانی از این دوتوئیت افشاگر معروف سازمان اطلاعات آمریکا کنند.

عده ای با اشاره به سفر همزمان سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان به مسکو و از سوی دیگر سفر نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی به این کشور و دیدار با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مدعی شدند که اسنودن که ده سالی می شود مسکو نشین است، سعی در انتقال پیامی به طرف ایرانی دارد و با زبان بی زبانی خبر از افشای اطلاعات جمهوری اسلامی به رژیم صهیونیستی توسط روسیه داده است؛ کاربری در این باره نوشت:« ممکن است توئیت اسنودن به ملاقات پوتین با بنت ، پس از خرید جنگنده های روسیه از سوی ایران اشاره داشته باشد! آیا روسیه لیست خریدهای ایران را در اختیار اسرائیل قرار می دهد؟»

کاربر دیگری هم آن را نشانه تحولات سریع غرب آسیا توصیف کرد و نوشت:« طی ده روز گذشته اتفاقات مهمی افتاده است؛ بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا از پلن بی برای ایران سخن گفت، حسن روحانی برای صلح توئیت زد، حزب ا... شمار نیروهای خود را اعلام کرد، خبر تنظیم بودجه یک ونیم میلیارد دلاری اسرائیل علیه ایران، ادعای لیبرمن درباره نزدیک بودن جنگ با جمهوری اسلامی، حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی ها در التنف سوریه و در نهایت سفر همزمان سرلشکر باقری و نفتالی بنت به روسیه و توئیت اسنودن همه و همه حاکی از سرعت گرفتن معادلات در غرب آسیاست؛ منطقه در آستانه چه تحولی است؟! »

در این بین کاربری هم اسنودن را مامور روس ها توصیف کرد و در توضیح توئیت او نوشت:« منظور از گربه‌ همون اسنودنه که برای رضای خدا موش یعنی جاسوس نمی گیره؛ با این توضیح به نظر می رسه که اسنودن به دستور روس ها؛ یا داره فضا را پلیسی می کند که ایرانی ها به هم بی اعتماد بشوند، یا داره یادآوری می کند که ما از تصمیمات پنهانی شما اطلاع داریم! یا قصدش خیر خواهی برای ایرانه و داره به مقامات جمهوری اسلامی میگه که حواستون رو جمع کنید که در مسائل هسته‌ای یا مهم یه جاسوس دارید.»در مقابل کاربر دیگری نوشت:"شاید ادعای اسنودن مبنی بر اعتراف واشنگتن نسبت به جاسوسان یانکی ها و شکست مکررشان در قبال ایران و چین باشد".همچنین کاربرانی بودند که با اشاره به مبهم بودن این توئیت و نبود دیتا و اطلاعات کافی در این خصوص کدخوانی و رمزگشایی از توئیت اسنودن را غیر ممکن خواندند.

کاربری نیز توئیت اخیر اسنودن را تنها از باب جلب توجه او ذکر کرد و نوشت:« اگه به بقیه توئیت های ایشون نگاه کنید، خونه پر لایک گرفتن هاش بیشتر از 5 تا 6 هزار تا نیست، ولی همین دو توئیت اخیری که به زبان فارسی زده باعث شده که اون نزدیک به 20 هزار تا لایک بگیره و نزدیک به 3 -4 هزار ایرانی هم زیر پستش کامنت بذارن، به نظر اسنودن به ظرفیت و انسجام کاربران ایرانی در شبکه های جهانی پی برده و خواسته با استفاده از همین موضوع دوباره به تیتر یک رسانه ها بیاد»

اما فارغ از همه این تحلیل ها و رمزگشایی ها برخورد طنازانه کاربران ایرانی با توئیت های فارسی اسنودن جالب توجه بود، کاربری در این باره نوشت:« الان فردا میاد توئیت می زنه و میگه « شوخی کردم !» خوب بعد ما با این حجم از تحلیل های توئیتری چه کار باید بکنیم؟!» کاربر دیگری هم نوشت:« چه همه چی خوب شده؟ همه فارسی حرف می زنن ؟استادان محترم عذر می خوام اما اگر همه شما تو آمریکای شمالی تا این حد فارسی بلد هستید میشه این IELTS رو برای مهاجرت کاری کنسل کنید؟!»

منبع: تابناک

کلیدواژه: ربیع الاول طرح صیانت از حقوق کاربران هفته وحدت طرح جهش تولید مسکن اسنودن افشاگری پیام توییتری زبان فارسی موش و گربه رمزگشایی ربیع الاول طرح صیانت از حقوق کاربران هفته وحدت طرح جهش تولید مسکن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۸۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • ترکیب احتمالی اینتر برای دیدار با ساسولو؛ احتمال استراحت فرانسوی‌ها مقابل گربه سیاه
  • توماس مولر پس از رکوردشکنی در لیگ قهرمانان اروپا: معمولا آدم ها در این سن روی ویلچر می نشینند / زیرنویس فارسی
  • این دانشگاه مشهور ایرانی برای پذیرش دانشجویان اخراجی آمریکا اعلام آمادگی کرد!
  • اعلام آمادگی دانشگاه مطرح ایرانی برای آموزش زبان فارسی به دانشجویان اخراجی آمریکا
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • گربۀ محله مهم است
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • توماس مولر: در مقابل رئال مادرید در هر دقیقه از بازی باید حواستان جمع باشد (زیرنویس فارسی)
  • مردم تخلفات مربوط به صیانت از زبان پارسی را گزارش بدهند
  • مردم تخلفات مربوط به صیانت از زبان پارسی را در خراسان رضوی گزارش دهند